دنیا....بازی....؟؟؟؟
- ۰ نظر
- ۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۹
- ۱۰۵۹ نمایش
روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا میزان ایمان دانشجویان اش را بسنجد .
او پرسید: (( آیا خداوند , هرچیزی راکه وجود دارد , آفریده است؟ ))
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد : (( بله ))
استاد پرسید: (( هرچیزی را ؟! ))
پاسخ دانشجو این بود: (( بله ; هرچیزی را. ))
استاد گفت: (( دراین حالت , خداوند شر را آفریده است . درست است ؟ زیرا شر وجود دارد .))
برای این سوال , دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند .
ناگهان , دانشجوی دیگری دستش را بلند کرد و گفت:
(( استاد ممکن است از شما یک سوال بپرسم؟ ))
استاد پاسخ داد: (( البته ))
دانشجو پرسید: (( آیا سرما وجود دارد؟ ))
استاد پاسخ داد: (( البته, آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟ ))
دانشجو پاسخ داد: (( البته آقا, اما سرماوجود ندارد. طبق مطالعات علوم
فیزیک, سرما, نبودن تمام و کمال گرماست و شیء را تنها درصورتی می توان
مطالعه کرد که انرژی داشته باشد
و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شیء است که انرژی آن را انتقال می دهد .
بدون گرما اشیاء بی حرکت هستند, قابلیت واکنش ندارند ; پس سرما وجود ندارد
. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم . ))
دانشجو ادامه داد : (( وتاریکی ؟ ))
استاد پاسخ دا د : (( تاریکی وجود دارد . ))
دانشجو گفت: (( شما باز هم در اشتباه هستید آقا! تاریکی , فقدان کامل نور
است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید اما تاریکی را نمی توانید
مطالعه کنید.
منشور نیکولز, تنوع رنگ های مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور , نور می تواند تجزیه شود .
تاریکی , لفظی ست که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم. ))
و سرانجام دانشجو ادامه داد: (( خداوند, شر را نیافریده است . شر , فقدان
خدا در قلب افراد است. شر فقدان عشق, انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان
مانند گرما و نور هستند . آنها وجود دارند و فقدانشان منجر به شر می شود.
))
نام این دانشجو (( آلبرت انیشتین )) بود .
یکی از علمای شیعه برای شرکت در مجلسی به
یکی از کشورهای عربی سفر کرد، در آن مجلس آقای «بن باز» مرجع و مفتی وهابی
که نابینا بود، حضور داشت، وقتی فهمید عالمی شیعه در مجلس است، شروع به اشکال کرد که شما شیعهها چرا قرآن را تأویل میکنید؟ و از مسیر اصلی خود خارج میکنید؟
عالم شیعه گفت: ما در قرآن آیهای داریم که نشان میدهد شما اهل جهنم هستید.
بنباز گفت: چه آیهای؟
آن عالم فرمود: «مَن کانَ فی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فی الاَخِرَةِ أَعْمَی
وَ أَضلُّ سبِیلاً»، هر کس در دنیا کور باشد، در آخرت هم کور است، شما هم
الان کور هستید.
بنباز گفت: منظور کوری دل است!
عالم شیعه گفت: الآن خودت قرآن را تأویل کردی، ما هم که قرآن را تأویل میکنیم، غیر از این چیزی نمیگوییم.